افشای ماهیت شمر بن ذیالجوشن در آزمون کربلا/ چگونه مجروح جنگ صفین، قاتل امام حسین (ع) شد؟
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۱۸۷۸۱
شمر که افکار و عقیدهای مانند خوارج داشت، در همان دوران امامت امام علی (ع) از آن حضرت جدا شده و تبدیل به یکی از یاران نزدیک معاویه شد تا جایی که زمینه شهادت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را فراهم کرد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از چهرههای مشهور در صحنه کربلای سال 61 هجری که در شهادت امام حسین (ع) نقش مهمی داشت، شمر بن ذی الجوشن است؛ کسی که سرسختانه در برابر امام حسین (ع) ایستاد و با تحریک مداوم ابن زیاد و عمر سعد، زمینههای شهادت آن حضرت و اسارت اهل بیت پیامبر صلیالله علیه و آله را فراهم کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خبرگزاری تسنیم در گفتگو با دکتر ملیحه سادات موسوی، استاد حوزه و کارشناس مسائل اسلامی به بررسی زندگی و شخصیت شمر بن ذی الجوشن پرداخته است. آن طور که این پژوهشگر مسائل تاریخ اسلام توضیح میدهد، زندگی همه ما انسانها سرشار از رویدادهایی است که به منزله آزمون اعتقادی و ایمانی ما محسوب میشود. زندگی شمر هم از این قاعده مستثنا نبود. او هرچند که در جنگ صفین حضور داشت، اما بعد از آن هم مورد امتحان الهی قرار گرفت تا ایمانش مورد سنجش قرار بگیرد و ذات حقیقی او نمایان شود. به طوری که بعد از جنگ صفین شاهد شکلگیری گروهی به نام خوارج هستیم. در کتاب صلح امام حسن علیه السلام نوشته شیخ یاسین مشاهده میکنیم که از شمر بن ذی الجوشن به عنوان یکی از روسا و بزرگان خوارج نام برده شده است.
شمر که افکار و عقیدهای مانند خوارج داشت، در همان دوران امامت امام علی علیه السلام، از آن حضرت جدا شده و تبدیل به یکی از یاران معاویه شد. روز نهم محرم سال 61 هجری بود که شمر با چهار هزار سرباز تازهنفس وارد سرزمین کربلا شد؛ جایی که امام حسین علیه السلام و خانواده و یاران آن حضرت در آنجا حضور داشتند. شمر نامه تهدیدآمیزی از طرف ابن زیاد برای عمر سعد آورده بود تا هر طور شده او را به کشتن امام حسین علیه السلام تحریک کند. شمر حتی از طرف ابن زیاد حکم داشت که اگر عمر سعد به جنگ با امام حسین علیه السلام نرفت، خودش فرماندهی لشکر را به عهده بگیرد و به این جنایت بزرگ اقدام کند. اما عمر سعد که وسوسه حکومت بر ری را داشت، دستور ابن زیاد را اطاعت کرد و به این ترتیب، شمر سردار لشکر و فرمانده جناح چپ شد و به جنگ با امام حسین علیه السلام رفت.
آشنایی با نسب و پدر شمر
یکی از مشهورترین چهرهها در لشکر یزید که به مبارزه با امام حسین علیه السلام پرداخت و درنهایت آن حضرت را به شهادت رساند، شمر بن ذی الجوشن است. درباره نسب او چه اطلاعاتی وجود دارد و چرا در نامش عنوان ذی الجوشن آمده است؟
درباره نام و نسب شمر چند روایت وجود دارد که معروفترین آنها نام او را شرحبیل بن اوس یا شرحبیل بن اعور، عثمان بن نافع و اوس بن اعور ثبت کردهاند. لقب او شمر بن ذی الجوشن بوده و در تاریخ عموماً با همین نام از او یاد شده است.
در عین حال معروف است که پدر او سینه متورم و زرهمانندی داشت که به همین دلیل به ذی الجوشن معروف بود. بر همین اساس شمر را شمر بن ذی الجوشن مینامند.
پدر شمر یکی از مردم شام بود که در مکه زندگی میکرد و محضر پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله را درک کرده بود و حتی نامش را به عنوان یکی از اصحاب آن حضرت ثبت کردهاند. به طوری که حتی در کتاب البدایه و النهایه نوشته شده که ذی الجوشن، یعنی پدر شمر، یکی از صحابی بزرگوار و جلیلالقدر رسول خدا صلوات الله علیه محسوب میشد.
در گفتگو با حجتالاسلام عالی عنوان شد: ضیافت الهی در واقعه جانسوز عاشورا تجسم یافتپاسخ مقام معظم رهبری به چند استفتاء درباره ماه محرم/ آیا میتوان به علت شرایط کرونا، نذر محرم را تغییر داد؟کشتار مردم، شایعه و فریب تاکتیکهای پسر مرجانه برای تسلط بر کوفهتکذیب انتساب «حسینی بشوید، نه هیئتی!» به آیتالله بهجت (ره) در فضای مجازی
وقتی تاریخ را مرور میکنیم عمدتاً نام شمر را در جریان عاشورا پیدا میکنیم. آیا او در دوران خلفای سهگانه حضور و نقشی داشته است؟
احتمالاً شمر در دوران رسالت نبی مکرم اسلام صلیالله علیه و آله به دنیا آمده است. بنابراین در دوران خلافت خلیفه اول حضور قابل توجهی نداشت. حتی در دوران خلفای دوم و سوم هم نامی از در تاریخ نیامده و نقش قابل اعتنایی نداشته است.
اما در دوران خلافت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مشاهده میکنیم که شمر یکی از یاران آن حضرت بود و حتی در برخی از جنگها مانند جنگ صفین حضور داشته و در رکاب آن حضرت جنگیده است.
همین طور است. سال 35 هجری بود که امام علی علیه السلام به خلافت رسیدند و کوفه را به عنوان مرکز حکومت خود انتخاب کردند. وقتی آن امام بزرگوار به کوفه وارد شدند، عدهای از بزرگان کوفه به خدمت ایشان میآمدند. یکی از این افراد شمر بود که آن زمام از سران و چهرههای مشهور کوفه محسوب میشد. او از آن زمان در رکاب حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام بود و حتی در جنگها حضور داشت.
حضور شمر در جنگ صفین
حضور شمر در جنگ صفین در لشکر امام علی علیه السلام و مبارزه او با لشکر معاویه یکی از اتفاقات مهم در زندگی او به حساب میآمد. او رشادتها و شجاعتهایی در این جنگ از خودش نشان داد و در مبارزهای که با ادهم بن محرز باهلی داشت، به سختی مجروح شد. پیشانی شمر در صفین یا شمشیر ادهم شکافته شد و شمر به ازای آن نیزهای به ادهم زد و او را از اسب بر روی زمین انداخت. با این وجود عدهای به ادهم کمک کردند و او توانست در این مبارزه سالم بماند.
همین ماجرای مجروح شدن شمر توسط ادهم به قدری جالب بود که ادهم بعد از صفین برای مردم تعریف میکرد که چطور بر سر شمر ضربه زد و فرق او را شکافت. چون به هر حال شمر در رشادت و جنگاوری مشهور بود و کسی که توانسته بود سر او را بشکافد، خود را قابل تعریف میدانست.
شروع انحراف و پیوستن به گروه خوارج
شمر با این حال که در رکاب حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام با معاویه جنگیده بود، بعدها در زندگی خود دچار انحراف شدیدی میشود به طوری که به یکی از افراد تأثیرگذار و شقی تاریخ مبدل شده که مرتکب قتل امام حسین علیه السلام میشود. آغاز این انحراف از کجا بود و چه اتفاقی در زندگی او روی داده که این اندازه به قهقرا فرورفت؟
زندگی همه ما انسانها سرشار از رویدادهایی است که به منزله آزمون اعتقادی و ایمانی ما محسوب میشود. زندگی شمر هم از این قاعده مستثنا نبود. او هرچند که در جنگ صفین حضور داشت، اما بعد از آن هم مورد امتحان الهی قرار گرفت تا ایمانش مورد سنجش قرار بگیرد و ذات حقیقی او نمایان شود.
به طوری که بعد از جنگ صفین شاهد شکلگیری گروهی به نام خوارج هستیم؛ افرادی که در ظاهر خود را مسلمان میدانستند اما درواقع انحراف شدیدی از اسلام داشتند. این افراد در دوران حکومت امام علی علیه السلام با شعار «لا حکم الا لله» شروع به فعالیت کردند.
اما وقتی نام سران و بزرگان خوارج را مطالعه میکنیم، نامی از شمر وجود ندارد.
در برخی از منابع نام شمر جزو سران خوارج نیامده اما در کتاب صلح امام حسن علیه السلام نوشته شیخ یاسین مشاهده میکنیم که از شمر بن ذی الجوشن به عنوان یکی از روسا و بزرگان خوارج نام برده شده است.
حتی در کتاب هدایه الکبری روایتی از امام حسن علیه السلام نوشته شده با این مضمون که آن حضرت در زمان شهادت خود به برادرشان، امام حسین علیه السلام، فرمودند: «پدرم امام علی علیه السلام بعد از جنگ صفین در خطبهای خبر شهادت من و تو را به مردم داد.» در این زمان اشعث بن قیس، یعنی پدر جعده و پدرزن امام حسن علیه السلام که در آنجا حضور داشت، بلند شد و با گستاخی گفت: «اخباری را میگویی پیغمبر اکرم صلوات الله علیه هم آن را ادعا نکرده است. این علوم را از کجا به دست آوردهای؟»
امام حسن علیه السلام در جواب او فرمودند: «پسر تو، محمد بن اشعث هم از قاتلان حسین علیه السلام است. به خدا سوگند که شمر بن ذی الجوشن و شبث بن ربعی و زبیدی و عمرو بن حریث هم از آنها هستند.»
انحراف عقیدتی شمر در دوران معاویه روی داد؟
بله. شمر که افکار و عقیدهای مانند خوارج داشت، در همان دوران امامت امام علی علیه السلام، از آن حضرت جدا شده و تبدیل به یکی از یاران معاویه شد.
آیا این مطلب هم در تاریخ ثبت شده است؟
شاهد این قضیه، ماجرای نامهای است که میان امام علی علیه السلام و معاویه ملعون نوشته شد. ابتدا معاویه نامهای برای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نوشت و آن حضرت جواب او را داده و آن را توسط شخصی به نام طرماح بن عدی طایی به شام فرستادند تا به دست معاویه برساند.
وقتی طرماح به شام رسید، از مردم سؤال کرد که فرماندههای معاویه را کجا باید پیدا کند. گفتند: کدام فرمانده را میخواهی؟ طرماح نام شمر را در میان فرماندههای معاویه آورد و گفت: عمروعاص و شمر بن ذی الجوشن و ابوالاعور اسلمی و هدی بن محمد بن اشعث کندی را جستجو میکنم.
مشاهده میشود که در این خبر، شمر به عنوان یکی از نزدیکان و صاحبمنصبان معاویه قرار گرفته و این قضیه نشان میدهد که او اساس روحیه فرصتطلبی داشته و بویی از ایمان و اسلام نبرده است. چون به طور آشکار و جدی به یکی از دشمنان اهل بیت رسول خدا صلیالله علیه و آله تبدیل شده است.
نمونه دیگر تاریخی مربوط به ماجرای توطئه علیه حجر بن عدی است که یکی از یاران امام علی علیه السلام بود. در این توطئه شمر نقش مهمی داشت و علیه حجر بن عدی شهادت دروغ داد تا زمینه قتل این صحابی بزرگ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را ایجاد کند.
نفوذی معاویه در لشکر امام حسن علیه السلام
وقتی به دوران امام حسن علیه السلام میرسیم، یک بار دیگر شاهد تغییر رویه در زندگی شمر هستیم. او این بار از معاویه جدا شده و به لشکر امام حسن علیه السلام میپیوندد. دلیل این تغییر مشی شمر چه بود؟ آیا واقعاً متوجه انحراف خودش شده بود و یا یکی از نیروهای نفوذی و ستون پنجمی معاویه در بین یاران امام حسن علیه السلام بود؟
درست است. بعد از شهادت امام علی علیه السلام باز هم مشاهده میکنیم که شمر تغییر رویه داد ه و از معاویه جدا شده و در کنار امام حسن علیه السلام قرار گرفته است.
بیشترین احتمال در این باره آن است که شمر به دلیل روحیه فرصتطلبی که داشت، نفع خودش را در این دید که با امام حسن علیه السلام بیعت کند. اما در هر حال به احتمال قوی او یکی از نیروهای نفوذی معاویه در لشکر امام حسن علیه السلام بود تا در سپاه آن حضرت توطئه کرده و لشکر ایشان را از هم بپاشد. علناً هم شاهد کارشکنیهای مداوم شمر در لشکر امام حسن علیه السلام هستیم.
زمینههای قیام عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام را در همین ماجرای توطئه در لشکر امام حسن علیه السلام میتوان پیدا کرد. چون بسیاری از کسانی که مقابل امام حسین علیه السلام قد علم کرده و آن حضرت را به شهادت رساندند، قبلاً در لشکر امام حسن علیه السلام توطئه کرده بودند. یکی از این افراد شمر بود که زمینههای شهادت امام حسین علیه السلام را از همان دوران فراهم میکرد.
مأمور ابن زیاد در کوفه
شمر در جریان شهادت حضرت مسلم بن عقیل هم نقش جدی و مهمی داشت.
بله. وقتی جناب مسلم بن عقیل از طرف امام حسین علیه السلام مأمور شد تا از مردم کوفه برای آن حضرت بیعت بگیرد، شمر از طرف عبیدالله بن زیاد که آن زمان حاکم کوفه بود، مأمور شد که مردم را از اطراف جناب مسلم دور کند و آنها را علیه آن حضرت تحریک کند.
حتی شمر میان مردم میرفت و جناب مسلم را فتنهگر معرفی میکرد و کردم کوفه از لشکر شام میترساند. به این ترتیب او زمینه شهادت جناب مسلم بن عقیل را فراهم کرد.
بزرگترین رذالت و وقاحت شمر
ننگینترین و مهمترین اقدام در زندگی شمر، ارتکاب او به شهادت امام حسین علیه السلام است.
درست است. روز نهم محرم سال 61 هجری بود که شمر با چهار هزار سرباز تازهنفس وارد سرزمین کربلا شد؛ جایی که امام حسین علیه السلام و خانواده و یاران آن حضرت در آنجا حضور داشتند. شمر نامه تهدیدآمیزی از طرف ابن زیاد برای عمر سعد آورده بود تا هر طور شده او را به کشتن امام حسین علیه السلام تحریک کند.
شمر حتی از طرف ابن زیاد حکم داشت که اگر عمر سعد به جنگ با امام حسین علیه السلام نرفت، خودش فرماندهی لشکر را به عهده بگیرد و به این جنایت بزرگ اقدام کند. اما عمر سعد که وسوسه حکومت بر ری را داشت، دستور ابن زیاد را اطاعت کرد و به این ترتیب، شمر سردار لشکر و فرمانده جناح چپ شد و به جنگ با امام حسین علیه السلام رفت.
در روز عاشورا قبل از شهادت امام حسین علیه السلام، شمر چه جنایتهایی انجام داد؟
یکی از اقدامات شمر در روز عاشورا شهادت نافع بن هلال است. نافع که یکی از یاران امام حسین علیه السلام در کربلا بود، در میدان به قدری مبارزه کرد که هر دو دستش از بازو قطع شد. او درنهایت به دست شمر به شهادت رسید.
همچنین زمانی که عبدالله بن عمیر به شهادت رسید، همسر او در کنار پیکرش نشسته بود. شمر به غلامش که رستم نام داشت، دستور داد با نیزه همسر عبدالله را به شهادت برساند.
شمر به اندازهای خبیث و رذل بود که در عصر عاشورا و قبل از شهادت امام حسین علیه السلام میخواست به خیمه آن حضرت حمله کند. اما امام مانع او شدند و شمر از این اقدام برگشت.
جنایت شمر در شهادت امام حسین علیه السلام و غارت خیمهها
وقتی نوبت به مبارزه امام حسین علیه السلام شد، شمر به تیراندازان خود دستور داد که به همگی به یکباره به سوی آن حضرت تیراندازی کنند. بعد از آنکه تیرهایی بر پیکر امام مظلوم و بر حق ما نشست، به همه دستور داد تا با نیزهها به سوی آن حضرت حملهور شوند.
طبق نقلهای تاریخی ضربه نهایی را سنان بن انس و زرعه بن شریک بر امام حسین علیه السلام وارد کردند. در بعضی از روایتها هم نوشته شده که شمر بر روی سینه مبارک نشست و سر ایشان را از قفا جدا کرد.
وقاحت و بیشرمی شمر به حدی بود که بعد از آتش زدن خیمهها، قصد داشت امام زینالعابدین علیه السلام را هم به شهادت برساند اما عدهای از جمله حضرت زینب سلامالله علیها مانع او شدند.
سرانجام شمر بعد از عمل وحشیانه در کربلا
بعد از این جنایت هولناکی که شمر مرتکب شد، چگونه زندگی کرد و چه سرانجامی داشت؟
بعد از اینکه اسرای کربلا و اهل بیت امام حسین علیه السلام به مدینه برگشتند، شمر هم به کوفه برگشت. در بعضی منابع نوشته شده شمر بعد از ارتکاب این عمل شوم مورد سؤال مردم قرار میگرفت و در توجیه عمل وحشیانهاش میگفت که از امیران خود اطاعت کرده است!
بدن شمر غذای سگها شد
گفته شده که شمر درنهایت توسط مختار ثقفی به درک واصل شد. درست است؟
بله. مختار در سال 66 هجری جنگی با شمر و تعداد دیگری از امیران بنیامیه داشت. در این جنگ شمر و همراهانش شکست خوردند و شمر از کوفه فرار کرد.
در اینجا بود که مختار غلام خود را که زربی نام داشت با تعدادی دیگر به سوی شمر فرستاد. امام شمر، غلام مختار را کشت و به روستایی فرار کرد. او از همانجا نامهای برای مصعب بن زبیر نوشت چون میدانست که مصعب قصد جنگ با مختار را دارد.
در این میان نیروهای مختار، شمر را پیدا کردند و او را به درک واصل کردند. درنهایت سر شمر برای مختار فرستاده شد و بدنش هم پیش سگها انداخته شد و غذای سگها و درندگان وحشی شد. مختار هم سر شمر ملعون را برای محمد بن حنیفه فرستاد تا شاهد انتقام گرفتن او از شمر باشند.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: عاشورا ماه محرم سبک زندگی ایرانی اسلامی امام علی ع امام حسین ع حسینیه تسنیم عاشورا ماه محرم سبک زندگی ایرانی اسلامی امام علی ع امام حسین ع حسینیه تسنیم جنگ با امام حسین علیه السلام شهادت امام حسین علیه السلام امام حسین علیه السلام امام علی علیه السلام صلی الله علیه و آله حضرت امیرالمؤمنین شهادت امام حسین ع مشاهده می کنیم شمر بن ذی الجوشن علیه السلام عنوان یکی علیه السلام علیه السلام یکی از یاران جنگ صفین امام علی ع جناب مسلم نوشته شده زندگی شمر شهادت اما جدا شده نوشته شد عمر سعد بن زیاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۱۸۷۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت دختران حاج قاسم از اصفهان تا خانه پدری
ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش میخواهیم غوغا به پا کنیم، میخواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری میکنیم؛ بهتر است اینطور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با کارهای شما به خطر نمیافتد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش میخواهیم غوغا به پا کنیم، میخواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری میکنیم؛ بهتر است اینطور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با دو تا بمب به خطر نمیافتد؛ تا زمانی که ما نوجوانان و جوانان به همراه مادران غیورمان در میدان هستیم، نمیگذاریم به وجبی از این خاک نگاهی چپ بیفتد.
زیارت کرمان پر از برکت و همراه با خاطرات خوش معنوی و زمانی برای همدلی است؛ در این هنگام آموختم که جز گفتن شکر در مواقع سختی چیزی بر زبانم جاری نباشد چراکه ما دختران حاج قاسم و پای کار این مکتب هستیم؛ سفرمان را از بهشت روی زمین اصفهان یعنی گلستان شهدا آغاز کردیم؛ ساعاتی پیش از حرکت همه با کوله پشتیهای سبک اربعینی یکی یکی در خیمه جمع شدیم، بر سر مزار شهدای عزیزمان شهید زاهدی، خرازی، کاظمی و هم رزمانشان رفتیم و اذن رفتن خواستیم.
ساعت موعد فرا رسید و به سوی مقصد راهی شدیم؛ در طی مسیر با سربندهای یازهرا (س)، لبیک یا خامنهای، یا علیاصغر و عکسهایی از شهیدان خرازی، همت، زینالدین، کاظمی و… را به شیشه اتوبوس زدیم تا وجود آنها را کنار خودمان و در طول مسیر حس کنیم؛ کتاب میخواندیم، با همسفریها درمورد شهدا، مکتب حاج قاسم، آرمان کشور و مواردی مختلفی صحبت میکردیم و سعی داشتیم بهتر به معنویات خود بپردازیم.
پنجشنبه صبح برای اقامه نماز جماعت بیدار شدیم، عجب صحنهای بود و چه جمعیتی از استان اصفهان آمده بود، بیش از چهل اتوبوس و این لحظات آماده میشدیم برای آن اجتماع پرشور؛ چفیهها را سر میکردیم و یکی یکی با نظم خاصی کنار هم و پشتسر هم مینشستیم. خادمان پرچمهایی با شعار «فلسطین کلید رمزآلود فرج است» و عکس زیبا حاج قاسم را به دستمان میدادند تا در مراسم با افتخار آن را دست گرفته و بالا ببریم.
همه جمع شدیم و معرکه بزرگ و حماسی مادر دختری در مصلی کرمان طنین گرفت؛ همه باهم یک صدا شعار میدادیم و میگفتیم: «حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست، وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد و…» عجب صحنهای بود، چقدر دلنشین و پرغرور بود؛ آری باید بگویم که مردم و زنان میهن من چنین دلاوران غیوری هستند که همچون زینب کبری نمیگذارند علم این امت و ملت زمین بماند و خود به دل معرکه میزنند.
آرام آرم باید برای رفتن به بیت آماده میشدیم؛ بار خود را سبک کردیم، برای بغل دستی خود به یاد شهدا و با مداحی «حسین حسین میگیم میرویم کربلا» سربند برای هم بستیم، علم یا زهرا، یا مهدی و… را به دست گرفتیم، مداحی در باند پخش شد و پیادهروی ما از مصلی تا بیت آغاز شد؛ عجب قاب دشمن سوزی بود، عجب اتحادی بینمان موج میزد؛ چه مسیری را طی کردیم تا رسیدیم به بیت؛ آسمان اشک شوق میریخت، خیابانها بوی خاک و گل گرفته بودند، جمعیت دو هزار نفره ما ازدحامی را به وجود آورده بود که جای سوزن انداختن نداشت...
به بیتالزهرا (س) رسیدیم، جایی که حاج قاسم آن را به عشق حضرت فاطمه ساخت و در آن برای پرورش امت و اسلام، مراسم و فعالیتهای مختلفی را انجام میداد؛ چه جایی بود، چه معنویتی داشت، چه حس و حالی در آن نهفته بود، گویا به چند مکان به طور همزمان سفر کرده بودم… از گلیم پهن شده آبی رنگ زیبا که وصف حال دیدارهای رهبری را داشت گرفته تا فرش حرم امام حسین، حضرت زینب و ضریح قدیمی حضرت رقیه که اطراف تابوت حاج قاسم، همرزمش و شهید گمنام قرار گرفته بود.
پس از گذشت ساعاتی در این بیت نورانی، نوبت به نقطه متفاوت سفر میرسد؛ قرارمان ساعت عاشقی ۱:۲۰ در گلزار شهدای کرمان بود؛ همه اتوبوسها آرام آرام رسیدیم که در بدو ورود توفیق دیدار شهید گمنام ۱۹ ساله نصیبمان شد؛ چه مهمانیای بود آن شب… جوانی گمنام و هم سن و سال ما به استقبالمان آمده بود و چه لحظهای از این زیباتر؟!ته دلم میگفتم «حاجی خوب بلده از دختراش استقبال کنه! شکلات، شیرینی پنجرهای، کیک، چایی و…؛ الحمدلله که چنین پدری دلسوز و مهربانی داریم.»
در بین برنامهها یادی کردیم از دختر کوچولویی که به گلزار شهدا رفته بود تا شکلات پخش کند و برای سردار هم شکلات برد و سردار شکلات را با دستان خود در دهان نگین گذاشت؛ آری آن شب نگین هم میزبان ما بود و چقدر گریه کردیم با گریههایش و چه خاطراتی مرور شد...
دقایقی بر سر مزار رفتیم و خوب درد و دل این روزهایمان را برای حاجی گفتیم، عاقبت بخیری خواستیم، توفیق شهادت و…. پس از زیارت مزار او، نوبت به زائرانش رسید و همه ما بهدنبال مزار دختر کاپشن صورتی با گوشواره قلبی میگشتیم؛ مزاری که خیلی بزرگ نبود، حوالی قد و قواره یک دختر نحیف ۱.۵، ۲ ساله؛ چه صحنهای بود، چقدر دردناک بود، فکر من پیش آن مردی بود که کل خانوادهاش را در یک روز از دست داده و در آن لحظات ما بودیم که با دلی جا مانده در گلزار شهدا کرمان راه افتادیم و به اصفهان آمدیم…
کد خبر 750958