چهره واقعی شمر بن ذیالجوشن در آزمون کربلا / چگونه مجروح جنگ صفین، قاتل امام حسین (ع) شد؟
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۲۲۶۳۹
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، یکی از چهرههای مشهور در صحنه کربلای سال ۶۱ هجری که در شهادت امام حسین (ع) نقش مهمی داشت، شمر بن ذی الجوشن است؛ کسی که سرسختانه در برابر امام حسین (ع) ایستاد و با تحریک مداوم ابن زیاد و عمر سعد، زمینههای شهادت آن حضرت و اسارت اهل بیت پیامبر صلیالله علیه و آله را فراهم کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هرچند در تاریخ از شمر به عنوان یکی از مبارزان و مجروحان جنگ صفین در لشکر حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) نام برده شده و در برههای دیگر از زندگی او شاهد حضور در میان سپاه امام حسن مجتبی (ع) هستیم، اما تغییر مسیرها و وقاحت و رذالتهایی که در زندگی از خود نشان داد تائید میکند که شمر اساساً شخصیتی فرصتطلب داشته و نهتنها به اسلام اعتقادی نداشت، بلکه نماز خواندن و حفظ ظاهر را صرفاً برای کسب منافع دنیایی بهجا میآورد.
بیشتربخوانید
دعای امام حسین (ع) برای رفع بلا و گرفتاریچنانکه در همان دوران امامت امام علی (ع) از آن حضرت جدا شد و در منصب یکی از فرماندهان معاویه درآمد. سپس حضورش در سپاه امام حسن (ع) به منظور ایجاد تشتت در لشکر آن حضرت و ایجاد زمینه شهادت ایشان و سپس شهادت امام حسین (ع) بود؛ بنابراین جای تعجبی ندارد که شخصیت فرصتطلب و رذلی، چون او قاتل حضرت اباعبدالله الحسین (ع) باشد.
در گفتگو با دکتر ملیحه سادات موسوی، استاد حوزه و کارشناس مسائل اسلامی به بررسی زندگی و شخصیت شمر بن ذی الجوشن پرداخته ایم.
آن طور که این پژوهشگر مسائل تاریخ اسلام توضیح میدهد، زندگی همه ما انسانها سرشار از رویدادهایی است که به منزله آزمون اعتقادی و ایمانی ما محسوب میشود. زندگی شمر هم از این قاعده مستثنا نبود. او هرچند که در جنگ صفین حضور داشت، اما بعد از آن هم مورد امتحان الهی قرار گرفت تا ایمانش مورد سنجش قرار بگیرد و ذات حقیقی او نمایان شود. به طوری که بعد از جنگ صفین شاهد شکلگیری گروهی به نام خوارج هستیم. در کتاب صلح امام حسن علیه السلام نوشته شیخ یاسین مشاهده میکنیم که از شمر بن ذی الجوشن به عنوان یکی از روسا و بزرگان خوارج نام برده شده است.
شمر که افکار و عقیدهای مانند خوارج داشت، در همان دوران امامت امام علی علیه السلام، از آن حضرت جدا شده و تبدیل به یکی از یاران معاویه شد. روز نهم محرم سال ۶۱ هجری بود که شمر با چهار هزار سرباز تازهنفس وارد سرزمین کربلا شد؛ جایی که امام حسین علیه السلام و خانواده و یاران آن حضرت در آنجا حضور داشتند. شمر نامه تهدیدآمیزی از طرف ابن زیاد برای عمر سعد آورده بود تا هر طور شده او را به کشتن امام حسین علیه السلام تحریک کند. شمر حتی از طرف ابن زیاد حکم داشت که اگر عمر سعد به جنگ با امام حسین علیه السلام نرفت، خودش فرماندهی لشکر را به عهده بگیرد و به این جنایت بزرگ اقدام کند. اما عمر سعد که وسوسه حکومت بر ری را داشت، دستور ابن زیاد را اطاعت کرد و به این ترتیب، شمر سردار لشکر و فرمانده جناح چپ شد و به جنگ با امام حسین علیه السلام رفت.
آشنایی با نسب و پدر شمریکی از مشهورترین چهرهها در لشکر یزید که به مبارزه با امام حسین علیه السلام پرداخت و درنهایت آن حضرت را به شهادت رساند، شمر بن ذی الجوشن است. درباره نسب او چه اطلاعاتی وجود دارد و چرا در نامش عنوان ذی الجوشن آمده است؟
درباره نام و نسب شمر چند روایت وجود دارد که معروفترین آنها نام او را شرحبیل بن اوس یا شرحبیل بن اعور، عثمان بن نافع و اوس بن اعور ثبت کردهاند. لقب او شمر بن ذی الجوشن بوده و در تاریخ عموماً با همین نام از او یاد شده است.
در عین حال معروف است که پدر او سینه متورم و زرهمانندی داشت که به همین دلیل به ذی الجوشن معروف بود. بر همین اساس شمر را شمر بن ذی الجوشن مینامند.
پدر شمر یکی از مردم شام بود که در مکه زندگی میکرد و محضر پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله را درک کرده بود و حتی نامش را به عنوان یکی از اصحاب آن حضرت ثبت کردهاند. به طوری که حتی در کتاب البدایه و النهایه نوشته شده که ذی الجوشن، یعنی پدر شمر، یکی از صحابی بزرگوار و جلیلالقدر رسول خدا صلوات الله علیه محسوب میشد.
وقتی تاریخ را مرور میکنیم عمدتاً نام شمر را در جریان عاشورا پیدا میکنیم. آیا او در دوران خلفای سهگانه حضور و نقشی داشته است؟
احتمالاً شمر در دوران رسالت نبی مکرم اسلام صلیالله علیه و آله به دنیا آمده است؛ بنابراین در دوران خلافت خلیفه اول حضور قابل توجهی نداشت. حتی در دوران خلفای دوم و سوم هم نامی از در تاریخ نیامده و نقش قابل اعتنایی نداشته است.
اما در دوران خلافت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مشاهده میکنیم که شمر یکی از یاران آن حضرت بود و حتی در برخی از جنگها مانند جنگ صفین حضور داشته و در رکاب آن حضرت جنگیده است.
همین طور است. سال ۳۵ هجری بود که امام علی علیه السلام به خلافت رسیدند و کوفه را به عنوان مرکز حکومت خود انتخاب کردند. وقتی آن امام بزرگوار به کوفه وارد شدند، عدهای از بزرگان کوفه به خدمت ایشان میآمدند. یکی از این افراد شمر بود که آن زمام از سران و چهرههای مشهور کوفه محسوب میشد. او از آن زمان در رکاب حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام بود و حتی در جنگها حضور داشت.
حضور شمر در جنگ صفینحضور شمر در جنگ صفین در لشکر امام علی علیه السلام و مبارزه او با لشکر معاویه یکی از اتفاقات مهم در زندگی او به حساب میآمد. او رشادتها و شجاعتهایی در این جنگ از خودش نشان داد و در مبارزهای که با ادهم بن محرز باهلی داشت، به سختی مجروح شد. پیشانی شمر در صفین یا شمشیر ادهم شکافته شد و شمر به ازای آن نیزهای به ادهم زد و او را از اسب بر روی زمین انداخت. با این وجود عدهای به ادهم کمک کردند و او توانست در این مبارزه سالم بماند.
همین ماجرای مجروح شدن شمر توسط ادهم به قدری جالب بود که ادهم بعد از صفین برای مردم تعریف میکرد که چطور بر سر شمر ضربه زد و فرق او را شکافت. چون به هر حال شمر در رشادت و جنگاوری مشهور بود و کسی که توانسته بود سر او را بشکافد، خود را قابل تعریف میدانست.
شروع انحراف و پیوستن به گروه خوارجشمر با این حال که در رکاب حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام با معاویه جنگیده بود، بعدها در زندگی خود دچار انحراف شدیدی میشود به طوری که به یکی از افراد تأثیرگذار و شقی تاریخ مبدل شده که مرتکب قتل امام حسین علیه السلام میشود. آغاز این انحراف از کجا بود و چه اتفاقی در زندگی او روی داده که این اندازه به قهقرا فرورفت؟
زندگی همه ما انسانها سرشار از رویدادهایی است که به منزله آزمون اعتقادی و ایمانی ما محسوب میشود. زندگی شمر هم از این قاعده مستثنا نبود. او هرچند که در جنگ صفین حضور داشت، اما بعد از آن هم مورد امتحان الهی قرار گرفت تا ایمانش مورد سنجش قرار بگیرد و ذات حقیقی او نمایان شود.
به طوری که بعد از جنگ صفین شاهد شکلگیری گروهی به نام خوارج هستیم؛ افرادی که در ظاهر خود را مسلمان میدانستند، اما درواقع انحراف شدیدی از اسلام داشتند. این افراد در دوران حکومت امام علی علیه السلام با شعار «لا حکم الا لله» شروع به فعالیت کردند.
اما وقتی نام سران و بزرگان خوارج را مطالعه میکنیم، نامی از شمر وجود ندارد.
در برخی از منابع نام شمر جزو سران خوارج نیامده، اما در کتاب صلح امام حسن علیه السلام نوشته شیخ یاسین مشاهده میکنیم که از شمر بن ذی الجوشن به عنوان یکی از روسا و بزرگان خوارج نام برده شده است.
حتی در کتاب هدایه الکبری روایتی از امام حسن علیه السلام نوشته شده با این مضمون که آن حضرت در زمان شهادت خود به برادرشان، امام حسین علیه السلام، فرمودند: «پدرم امام علی علیه السلام بعد از جنگ صفین در خطبهای خبر شهادت من و تو را به مردم داد.» در این زمان اشعث بن قیس، یعنی پدر جعده و پدرزن امام حسن علیه السلام که در آنجا حضور داشت، بلند شد و با گستاخی گفت: «اخباری را میگویی پیغمبر اکرم صلوات الله علیه هم آن را ادعا نکرده است. این علوم را از کجا به دست آوردهای؟»
امام حسن علیه السلام در جواب او فرمودند: «پسر تو، محمد بن اشعث هم از قاتلان حسین علیه السلام است. به خدا سوگند که شمر بن ذی الجوشن و شبث بن ربعی و زبیدی و عمرو بن حریث هم از آنها هستند.»
انحراف عقیدتی شمر در دوران معاویه روی داد؟
بله. شمر که افکار و عقیدهای مانند خوارج داشت، در همان دوران امامت امام علی علیه السلام، از آن حضرت جدا شده و تبدیل به یکی از یاران معاویه شد.
آیا این مطلب هم در تاریخ ثبت شده است؟
شاهد این قضیه، ماجرای نامهای است که میان امام علی علیه السلام و معاویه ملعون نوشته شد. ابتدا معاویه نامهای برای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نوشت و آن حضرت جواب او را داده و آن را توسط شخصی به نام طرماح بن عدی طایی به شام فرستادند تا به دست معاویه برساند.
وقتی طرماح به شام رسید، از مردم سؤال کرد که فرماندههای معاویه را کجا باید پیدا کند. گفتند: کدام فرمانده را میخواهی؟ طرماح نام شمر را در میان فرماندههای معاویه آورد و گفت: عمروعاص و شمر بن ذی الجوشن و ابوالاعور اسلمی و هدی بن محمد بن اشعث کندی را جستجو میکنم.
مشاهده میشود که در این خبر، شمر به عنوان یکی از نزدیکان و صاحبمنصبان معاویه قرار گرفته و این قضیه نشان میدهد که او اساس روحیه فرصتطلبی داشته و بویی از ایمان و اسلام نبرده است. چون به طور آشکار و جدی به یکی از دشمنان اهل بیت رسول خدا صلیالله علیه و آله تبدیل شده است.
نمونه دیگر تاریخی مربوط به ماجرای توطئه علیه حجر بن عدی است که یکی از یاران امام علی علیه السلام بود. در این توطئه شمر نقش مهمی داشت و علیه حجر بن عدی شهادت دروغ داد تا زمینه قتل این صحابی بزرگ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را ایجاد کند.
نفوذی معاویه در لشکر امام حسن علیه السلاموقتی به دوران امام حسن علیه السلام میرسیم، یک بار دیگر شاهد تغییر رویه در زندگی شمر هستیم. او این بار از معاویه جدا شده و به لشکر امام حسن علیه السلام میپیوندد. دلیل این تغییر مشی شمر چه بود؟ آیا واقعاً متوجه انحراف خودش شده بود و یا یکی از نیروهای نفوذی و ستون پنجمی معاویه در بین یاران امام حسن علیه السلام بود؟
درست است. بعد از شهادت امام علی علیه السلام باز هم مشاهده میکنیم که شمر تغییر رویه داد ه و از معاویه جدا شده و در کنار امام حسن علیه السلام قرار گرفته است.
بیشترین احتمال در این باره آن است که شمر به دلیل روحیه فرصتطلبی که داشت، نفع خودش را در این دید که با امام حسن علیه السلام بیعت کند. اما در هر حال به احتمال قوی او یکی از نیروهای نفوذی معاویه در لشکر امام حسن علیه السلام بود تا در سپاه آن حضرت توطئه کرده و لشکر ایشان را از هم بپاشد. علناً هم شاهد کارشکنیهای مداوم شمر در لشکر امام حسن علیه السلام هستیم.
زمینههای قیام عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام را در همین ماجرای توطئه در لشکر امام حسن علیه السلام میتوان پیدا کرد. چون بسیاری از کسانی که مقابل امام حسین علیه السلام قد علم کرده و آن حضرت را به شهادت رساندند، قبلاً در لشکر امام حسن علیه السلام توطئه کرده بودند. یکی از این افراد شمر بود که زمینههای شهادت امام حسین علیه السلام را از همان دوران فراهم میکرد.
مأمور ابن زیاد در کوفهشمر در جریان شهادت حضرت مسلم بن عقیل هم نقش جدی و مهمی داشت.
بله. وقتی جناب مسلم بن عقیل از طرف امام حسین علیه السلام مأمور شد تا از مردم کوفه برای آن حضرت بیعت بگیرد، شمر از طرف عبیدالله بن زیاد که آن زمان حاکم کوفه بود، مأمور شد که مردم را از اطراف جناب مسلم دور کند و آنها را علیه آن حضرت تحریک کند.
حتی شمر میان مردم میرفت و جناب مسلم را فتنهگر معرفی میکرد و کردم کوفه از لشکر شام میترساند. به این ترتیب او زمینه شهادت جناب مسلم بن عقیل را فراهم کرد.
بزرگترین رذالت و وقاحت شمرننگینترین و مهمترین اقدام در زندگی شمر، ارتکاب او به شهادت امام حسین علیه السلام است.
درست است. روز نهم محرم سال ۶۱ هجری بود که شمر با چهار هزار سرباز تازهنفس وارد سرزمین کربلا شد؛ جایی که امام حسین علیه السلام و خانواده و یاران آن حضرت در آنجا حضور داشتند. شمر نامه تهدیدآمیزی از طرف ابن زیاد برای عمر سعد آورده بود تا هر طور شده او را به کشتن امام حسین علیه السلام تحریک کند.
شمر حتی از طرف ابن زیاد حکم داشت که اگر عمر سعد به جنگ با امام حسین علیه السلام نرفت، خودش فرماندهی لشکر را به عهده بگیرد و به این جنایت بزرگ اقدام کند. اما عمر سعد که وسوسه حکومت بر ری را داشت، دستور ابن زیاد را اطاعت کرد و به این ترتیب، شمر سردار لشکر و فرمانده جناح چپ شد و به جنگ با امام حسین علیه السلام رفت.
در روز عاشورا قبل از شهادت امام حسین علیه السلام، شمر چه جنایتهایی انجام داد؟
یکی از اقدامات شمر در روز عاشورا شهادت نافع بن هلال است. نافع که یکی از یاران امام حسین علیه السلام در کربلا بود، در میدان به قدری مبارزه کرد که هر دو دستش از بازو قطع شد. او درنهایت به دست شمر به شهادت رسید.
همچنین زمانی که عبدالله بن عمیر به شهادت رسید، همسر او در کنار پیکرش نشسته بود. شمر به غلامش که رستم نام داشت، دستور داد با نیزه همسر عبدالله را به شهادت برساند.
شمر به اندازهای خبیث و رذل بود که در عصر عاشورا و قبل از شهادت امام حسین علیه السلام میخواست به خیمه آن حضرت حمله کند. اما امام مانع او شدند و شمر از این اقدام برگشت.
جنایت شمر در شهادت امام حسین علیه السلام و غارت خیمههاوقتی نوبت به مبارزه امام حسین علیه السلام شد، شمر به تیراندازان خود دستور داد که به همگی به یکباره به سوی آن حضرت تیراندازی کنند. بعد از آنکه تیرهایی بر پیکر امام مظلوم و بر حق ما نشست، به همه دستور داد تا با نیزهها به سوی آن حضرت حملهور شوند.
طبق نقلهای تاریخی ضربه نهایی را سنان بن انس و زرعه بن شریک بر امام حسین علیه السلام وارد کردند. در بعضی از روایتها هم نوشته شده که شمر بر روی سینه مبارک نشست و سر ایشان را از قفا جدا کرد.
وقاحت و بیشرمی شمر به حدی بود که بعد از آتش زدن خیمهها، قصد داشت امام زینالعابدین علیه السلام را هم به شهادت برساند، اما عدهای از جمله حضرت زینب سلامالله علیها مانع او شدند.
سرانجام شمر بعد از عمل وحشیانه در کربلابعد از این جنایت هولناکی که شمر مرتکب شد، چگونه زندگی کرد و چه سرانجامی داشت؟
بعد از اینکه اسرای کربلا و اهل بیت امام حسین علیه السلام به مدینه برگشتند، شمر هم به کوفه برگشت. در بعضی منابع نوشته شده شمر بعد از ارتکاب این عمل شوم مورد سؤال مردم قرار میگرفت و در توجیه عمل وحشیانهاش میگفت که از امیران خود اطاعت کرده است!
بدن شمر غذای سگها شدگفته شده که شمر درنهایت توسط مختار ثقفی به درک واصل شد. درست است؟
بله. مختار در سال ۶۶ هجری جنگی با شمر و تعداد دیگری از امیران بنیامیه داشت. در این جنگ شمر و همراهانش شکست خوردند و شمر از کوفه فرار کرد.
در اینجا بود که مختار غلام خود را که زربی نام داشت با تعدادی دیگر به سوی شمر فرستاد. امام شمر، غلام مختار را کشت و به روستایی فرار کرد. او از همانجا نامهای برای مصعب بن زبیر نوشت، چون میدانست که مصعب قصد جنگ با مختار را دارد.
در این میان نیروهای مختار، شمر را پیدا کردند و او را به درک واصل کردند. درنهایت سر شمر برای مختار فرستاده شد و بدنش هم پیش سگها انداخته شد و غذای سگها و درندگان وحشی شد. مختار هم سر شمر ملعون را برای محمد بن حنیفه فرستاد تا شاهد انتقام گرفتن او از شمر باشند.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: شهادت امام حسین ع امام حسین محرم 1400 جنگ با امام حسین علیه السلام شهادت امام حسین علیه السلام امام حسین علیه السلام امام علی علیه السلام صلی الله علیه و آله حضرت امیرالمؤمنین شهادت امام حسین ع مشاهده می کنیم شمر بن ذی الجوشن علیه السلام عنوان یکی علیه السلام علیه السلام یکی از یاران جنگ صفین دوران امام همان دوران امام علی ع زندگی شمر شهادت اما جناب مسلم نوشته شده جدا شده نوشته شد آن حضرت عمر سعد بن زیاد جدا شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۲۲۶۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
به جای واکنش احساسی، چهره واقعی اسلام را به دنیا نشان دهیم
طی سالهای گذشته بخصوص چند سالی که از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران میگذرد؛ کشورها، گروهها و کمپانیهای مختلف در عرصه رسانه، فیلمها و سریالهایی ساختهاند که نه تنها بر خلاف واقعیتهای تاریخی بوده، بلکه حتی برخی از آنها هویت ملی و برخی هویت مذهبی و برخی هر دو را درباره ایران اسلامی نشانه گرفتهاند. فیلمهایی مانند 300 ساخته زاک اسنایدر و یا اسکندر ساخته الیور استون و... یا فیلمها و سریالهایی در مورد زکریای رازی یا خیام و این اواخر نیز سریال حشاشین که به خلافت گروه حشاشین و رهبری حسن صباح و تاریخ گروه او، نمونههایی از آثاری هستند که هویت ملی و اسلامی ما را هدف گرفتهاند. سریالهایی که در آنها قلب تاریخ صورت گرفته و با الهام از منابع دست چندم، چهره شیعیان و مسلمانان بصورت نامناسبی نمایش داده شده است به گونهای که با واقعیت تاریخی فاصلهای بسیار دارد.
اما اکنون صحبت در مورد نقد محتوایی و تاریخی سریال حشاشین و فیلمهایی دیگر از این دست نیست. صحبت این است که چطور این پروژههای بزرگ به ثمر رسیده و ساخته میشوند اما در مقابل هیچ اثری از ما دیده نمیشود؟ و حالا باید چه کنیم؟
گفتوگوی ما با حجتالاسلام دکتر جعفر فخرآذر، مدیر کل فرهنگی دانشگاه ادیان و مذاهب درباره ایران و ایرانی هراسیها و کارهایی است که باید برای پایان دادن به این سریال پرتکرار انجام دهیم.
دلایل انفعال در برابر ساخت آثار ضدایرانی
دکتر فخرآذر در ابتدا با بیان اینکه وقتی که فردی به زمین بی رقیب وارد میشود، قطعاً برنده است؛ میگوید: رقیبی که باید در صحنه باشد، ما هستیم و از آنجایی که ما نیز در صحنه حضور نداریم بنابراین رقیب برنده خواهد شد. اما اینکه چرا ما در صحنه نیستیم دلایل متعددی دارد. اولین دلیل آن را به بیانات رهبر معظم انقلاب ارجاع میدهیم. ایشان در نشستی که سالیان قبل با فعالین فرهنگی داشتند در سخنانی صریح و نصیحتی روشنگر فرمودند که سینما برای دین از سخنرانی مفیدتر است. اما این توصیه و جادوی سینما و تاثیر شگرفی که بر اذهان و افکار مردم دارد برای مسئولین فرهنگساز که باید عقبه و پشتوانه این مسئولین باشند در حوزه و دانشگاه جا نیفتاده است. به همین خاطر فکر و ذهن ما به سمت ساخت چنین پروژههایی حرکت نمیکند.
ایشان یادآور میشود: دلایل مالی نیز در این راه دخیل هستند چرا که این پروژهها هزینههای سنگینی دارند. وقتی این نکته را به دلیل قبلی ضمیمه میکنیم یعنی هنوز اهمیت این بحث که هویت ملی و دینی ما در گرو به نمایش درآوردن آنها و نمایش دادن با آثار تصویری است، درک نشده بنابراین بدیهی است که افراد تصمیمگیر و مؤثر، بودجهها را به این سمت سوق نمیدهند اگر چه در سالهای گذشته آثار مثبت آن را هم دیدهاند. آن سالها سریالهایی مانند مختارنامه داشتیم. از مباحث فنی و... که بگذریم، برد خوبی داشت و حداقل در آن برهه، تاریخ خودمان یعنی تاریخ صحیح شیعه را نقل کردیم و در موردش برنامه ساختیم. این سریال در کشورهای اسلامی پخش شد اما اکنون سرمایهها خیلی کمتر به سمت ساخت پروژههای تاریخی میرود چرا که درگیر مباحث سیاسی، اقتصادی و امنیتی شدهایم که البته توجه کردن به آنها ضرورت دارد اما میتواند در اولویتی قرار گیرد که در کنار آنها آثار تاریخی هم وجود داشته باشد.
توصیه امیر مؤمنان(ع): استفاده از تجربیات گذشته در مسیر آینده
مدیرکل فرهنگی دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به حدیثی از امیرالمؤمنین(ع) در مورد اهمیت تاریخ میگوید: حضرت میفرماید «روزگار بر بازماندگان آن گونه میگذرد که بر پیشینیان گذشت، آنچه گذشته باز نمیگردد و آنچه هم اکنون موجود است جاودان نمی ماند». آن حضرت با تأکید بر اهمیت تاریخ یکی از ستونهای ایمان را توجه به سنتهای پیشینیان میداند و میفرماید «از آنچه بر امتهای مستکبر پیشین از عذاب الهی و کیفرها و عقوبتهای او رسید عبرت گیرید و از قبرهای آنها و آرامگاهشان در زیر خاک پند پذیرید». حالِ ما همیشه با تاریخ ما در ارتباط است و مؤثرین حوزه فرهنگ باید با این مسئله کنار بیایند که فراموش کردن تاریخ، ممکن است حال را دگرگون کند. کما اینکه اکنون نیز اتفاق افتاده و تفکراتی که در مورد هویت ملی و مذهبی ما وجود دارد، در سطح جهان و تحت تاثیر رسانههای غربی دگرگون شده و دستکاری شده است.
دکتر فخرآذر تصریح میکند: اگر میخواهیم هویت ملی و مذهبی را اصلاح کنیم، باید تاریخ را خودمان نقل کنیم. در مورد شخصیتهای تاریخی و دینی و وقایع تاریخی و... صحبت کرده و آنها را به تصویر کشیده و روایتهای دست اول و صحیح را خودمان نقل کنیم. قطعاً کسی که در مقابل هویت فرهنگی ما قرار دارد، وقایع را درست نقل نمیکند. باید به میدان عمل آمده و به صورت قوی روایتهای صحیح را نقل کرده و مانع کار آنان شویم. در دنیای رسانه نیز همینگونه است و در انتشار اخبار آن کسی موفق است که خبر بهتر، دست اولتر و منبع نزدیکتر به واقعه را نقل کند بنابراین در مورد تاریخ نیز باید این کار را انجام دهیم.
راوی روایتهای دست اول تاریخی باشیم
مدیرکل ارتباطات دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح میکند: از یاد نبریم که در مورد تاریخ خود، چه ملی و چه مذهبی باید خودمان صحبت کنیم و بعنوان راوی دست اول نقش بازی کنیم. پیش از اینکه افرادی با غرض و اهدافی مشخص وارد این عرصه شوند، باید گوی سبقت را از آنان گرفته و آثار خودمان را در قالب فیلم و سریال، کتاب، بزرگداشت و... ارائه کنیم تا بتوانیم میدان را از مغرضان بگیریم. مسئولین ما باید ضرورت کار تاریخی و اهمیت فیلم و سریالهای این حوزه را به خوبی درک کنند. در همین راستا بودجه کافی اختصاص پیدا کند و همانطور که به بسیاری مسائل روز مانند مسائل سیاسی، اقتصادی و امنیتی اهمیت داده میشود، به مسائل تاریخی نیز پرداخته شود. جامعه نخبگانی که منتقد و یاور کار فرهنگی است با قشر فرهنگی جامعه و بخش ستادی که همان هنرمندان هستند تعامل داشته باشند و دو طرف تلاش کنند سطح آگاهی خود را نسبت به رشتههای هم بالا ببرند. کارگردانان با مفاهیم تاریخی و مذهبی بهتر آشنا شوند و متفکرین تاریخی نیز با اصول سینما آشنایی پیدا کنند تا بتوانند از مرحله منتقد بودن با نگاهی خشک فاصله بگیرند.
حالا باید میدان را در دست بگیریم
حالا امروز در نقطهای ایستادهایم که سیصدها، حشاشینها و... ساخته شده است. حتی برادران اهل سنت در مورد ائمه ما، امام صادق(ع) یا سایر ائمه(ع) سریالهایی ساختهاند و برخی دیگر از مفاخر ما مانند ابن سینا، خیام و... اطلاعاتی ناقص و نادرست ارائه دادهاند. حجتالاسلام فخر آذر در پایان در پاسخ به این سؤال که برخی با هدف تخریب و یا حتی تصاحب هویت ملی و فرهنگی ما کارهایی انجام دادهاند و ما از این قافله عقب هستیم. حالا باید چه کنیم؟ تصریح میکند: حالا که به اینجا رسیدهایم باید با استراتژی دقیق و حساب شده عمل کنیم. حالا نقد کردن، حمله کردن و واکنشهای احساسی نسبت به آثار تخریبگر داشتن نه تنها مؤثر نیست بلکه حتی بیشتر باعث واکنش در سطح جامعه جامعه میشود. باید از امروز بصورت فعال میدان را دست بگیریم و برای پاک کردن ذهنیتی که این آثار در مردم جهان بوجود آوردهاند، خودمان تولید محتوا کرده و در سطح جهانی پخش کنیم. بحث ملی، مذهبی، ائمه(ع)، اصحاب ائمه(ع)، کتابهای ادبی بسیار و... با قالبهای متنوع حماسی، عرفانی، انسانی و دراماتیک محتوایی بسیار غنی را تشکیل میدهند. حتی نیازی نیست جواب آثار قبلی را بدهیم بلکه آثار جدیدی باید بسازیم. باید روح محبت و انسانیتی که در زندگی ائمه(ع) و اهل بیت(ع) ما و آثار شاعران و نویسندگان جاری و ساری بوده، بعنوان یک ایرانی شیعه به تصویر بکشیم تا چهره خشنی که از ایرانی و شیعیان نشان دادهاند زدوده شود. اگر کلام هر یک از حضرات معصومین(ع) را سرلوحه اثر سینمایی قرار دهیم، چهرهای از شیعه و اسلام و ایرانی در جهان منتشر میشود. چهرهای که نه تنها بر ذهن مردم کشورمان و جهانیان ماندگار خواهد بود بلکه چهره واقعی اسلام شیعی و ایرانی مسلمان را در جهان ترمیم خواهد کرد.
مریم احمدی شیروان